۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

داستان کوتاه قسمت چهارم

×× موهبت الهي ××
روزي مردي خواب ديد که مرده و پس از گذشتن از پلي به دروازه بهشت رسيده.دربان بهشت به مرد گفت: براي ورود به بهشت بايد صد امتياز داشته باشي، کارهاي خوبي رو که در دنيا انجام دادي،بگو تا من بشما امتياز بدم.مرد گفت: من با همسرم ازدواج کردم،50 سال با او به مهربوني رفتار کردم و هرگز بهش خيانت نکردم.فرشته گفت: اين سه امتياز.مرد اضافه کرد: من در تموم طول عمرم به خداوند اعتقاد داشتم و حتي ديگرون رو هم به راه راست هدايت ميکردم.فرشته گفت: اين هم يه امتياز.مرد باز ادامه داد: در شهر یتیم خونه ای ساختم و کودکان بي خانمان رو اونجا جمع کردم و بهشون کمک کردم.فرشته گفت: اين هم دو امتياز.مرد در حاليکه گريه ميکرد گفت: با اين وضع من هرگز نميتونم داخل بهشت بشم مگه اينکه خداوند لطفش رو شامل حال من کنه.فرشته لبخندي زد و گفت: بله، تنها راه ورود بشر به بهشت موهبت الهيه و اکنون اين لطف شامل حال شما شد و اجازه ورود به بهشت براتون صادر شد.........با تشکر....علیرضا

۲ نظر:

لیلا گفت...

مرسی واقعا زیبا بود

titu گفت...

سلام بشما لیلا خانم.نظر لطفتونه.موفق و سربلند باشید.ممنونم