۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

حرفها و درد دلهای عاشقانه قسمت پنجاه ونهم

باید فراموشت کنم ، چندیست تمرین میکنم
من میتوانم ، میشود ، آرام تلقین میکنم
من میپذیرم رفتی و برنمیگردی ، همین
خود را برای درک این صدبار تحسین میکنم
کم کم ز یادم میروی ، این روزگار و رسم اوست
این جمله را با تلخیش صدبار تضمین میکنم...!!!
------------------------------------------------------
عشق با دوري و نزديکي در نوسان است.اگر دوري به طول انجامد ضعيف ميشود، اگر تماس دوام يابد به ابتذال ميکشد و تنها با بيم و اميد و تزلزل و اضطراب و ديدار و پرهيز زنده و نيرومند میماند.
------------------------------------------------------
اینم تقدیمی آبجی کوچیکه خودم به عشقش
امشب دوباره یاد تو داغ دلم رو تازه کرد
نبودنت کنار من غمها مو بی اندازه کرد
هستم ولی نیستم هر لحظه کنارت
نیستم ولی هستم هر لحظه به یادت
تو رفته ای بی من تنها سفر کرده ای
من مانده ام که بی تو شبم را سحر کنم
تو رفته ای که عشق از سر بدر کنی
من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم
دلی بستم به آن عهدی که بستی
تو آخر هر دو را با هم شکستی
هیچ بارانی جای پای تو را از کوچه های قلبم نخواهد شست
مکن بر من جفا کز هیچ راهی
ندارم جز وفاداری گناهی
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیست با هر که خواهی یار باش
-----------------------------------------------------
دلتنگیهایم را با کدام قایق خیالی روانه دل دریائیت کنم تا بدانی که دلتنگم
ایمان داشته باش که کوچکترین محبتها از ضعیف ترین حافظه ها پاک نمیشود. ویکتور هوگو
----------------------------------------------------
نمیدانم که بودی یا چه بودی
ولی بی حرف قلبم را ربودی
نمیدانم که هستم یا چه هستم
ولی هر لحظه در فکر تو هستم
-----------------------------------------------------
طلب کردن تنهایی به معنی از در راندن تو نیست!!!
در واقع به برکت عشق توست که گذران در تنهایی میسر شده است
-----------------------------------------------------
یاد یاران هرکجا باشد خوش است
دل بدون یاد یاران نا خوش است
---------------------------------------------------
سراغ از من نمیگیری گل نازم
نمیشناسی صدای کهنه سازم
نمیدونی مگه اینجا دلم تنگه
نمی بینی مگه با غصه دمسازم
سراغ از من نمیگیری مگیر اما
فراموشم نکن هرگز گل زیبا
---------------------------------------------------
دل کس را مشکن بیم آن است که روزی گر بخواهی دلی را بنوازی نتوانی
--------------------------------------------------
در مرام ما رفیقان نیست رسم ترک دوست
عهد با هر کس ببندیم جانمان در دست اوست
---------------------------------------------------
اگر خداوند آروزی انسان را برآورده میکرد من بی گمان دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیزهرگز ندیدن مرا.آنگاه نمیدانم براستی خداوند کدامیک را می پذیرفت؟
---------------------------------------------------
دلم در دیدن رویت همیشه میزد فریاد
به یاد اولین روزی که مهرت در دلم افتاد
--------------------------------------------------
آدم عزیزانشو فراموش نمیکنه بلکه به ندیدنشون عادت میکنه.تقدیم به کسیکه عادت به ندیدنش مثل فراموش کردنش غیرممکنه
-------------------------------------------------
گاه گاهی که دلم تنگ و نگاهم ابری است.کاش میشد که تو را میدیدم
------------------------------------------------
چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم
خواستی گل نشوی تا به تو عادت نکنم
-----------------------------------------------
بوی گیسوی تو را نیمه شب آورد نسیم
تازه شد در دل من یاد رفیقان قدیم
---------------------------------------------
اگر چشمان من دریاست تویی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از دل ، تویی مفهوم و معنایش
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرطی که گهگاهی تو هم از من کنی یادی
---------------------------------------------
به همان قدر که چشم تو پر از زیباییست
بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهائیست
----------------------------------------------
وقتی خاطره های آدم زیاد میشه دیوار اتاقش پرعکس میشه.اما همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه که نمیتونی عکسش رو به دیوار بزنی....با تشکر....علیرضا

۴ نظر:

ترانه گفت...

وقتی تو از عشق بی بهره هستی، از دیگری می خواهی که آن را به تو بدهد، در واقع تو گدایی می کنی. دیگری نیز متقابلا از تو عشق می طلبد. حال دو گدا دست هایشان را بر روی یکدیگر گشوده اند، تصور کن!



سنگ در برکه می اندازم و می پندارم، با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد، کی به انداختن سنگ پیاپی در آب، ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟!..



چی بگم اگه تو بودی گریه ها منو نمی برد، زندگی منو می فهمید، رویاهام به هم نمی خورد..



یک همیشه یکه! شاید در تمام عمرش نتونه بیش از یک عدد باشه. اما بعضی وقتا همین یک میتونه خیلی باشه:
....
یک دنیا
یک سرنوشت
یک دوست
یک خاطره..



نفسم می گیرد، در هوایی که نفس های تو نیست..



تو اگر در تپش ابر خدا را دیدی، همتی کن و بگو ماهی ها، حوضشان بی آب است.



در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم، شاید این است دلیل تنهایی مان.. (زنده یاد دکتر علی شریعتی)
سلام داداشم خوبی شما نمیدونم چرا زندگی بامن اینکار رو کردبه قول عشقم شاید خدا نخواست و سرنوشت اینطوری بود ولی اگه نمی خواست پس چرا هزارتانشونه سر راهم گذاشت چرا ؟همه عشقها اینطوریه ؟
چرا سهم من از زندگی اینه چرا هیچکسی نیست که کمکم کنه چرا هیچکس نمی فهمه دردمن چیه حرف من چیه چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااداداشی برام دعا کن

titu گفت...

سلام آبجی کوچیکه خودم.شما خوبی.ماهم فعلا زنده ایم و شکرخدا.همیشه امید داشته باش میگن خدا به مو میرسونه اما نمیذاره پاره بشه.عشقی که آسون بدست بیاد آسون هم از دست میره چون خدا دوستت داره حتما داره ضجرت میده هم شمارو هم عشقتون رو تا بیشتر قدر همو بدونین و عشقتون استحکامش بیشتر بشه و سخت بهم برسین تا پایدار بمونه.توکل بخدا.انشالله خدا مشکل شما و همه دوستان رو حل کنه

mona گفت...

mersi bekhatere neveshtehaton

titu گفت...

سلام بشما مونا خانم.خواهش میکنم.جا داره همینجا از آبجی کوچیکه خودم هم تشکر کنم.ممنونم