۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

حرفها و درد دلهای عاشقانه قسمت پنجاه وششم

وقتی عاشق کسی هستی ، براش همه کار میکنی یه عالمه کار احمقانه انجام میدی ، کارهای احمقانه ای که نمیتونی دلیلی براشون بیاری به ماه شلیک میکنی ، خورشید رو خاموش میکنی.وقتی عاشق کسی هستی تو حتی حقیقت رو انکار میکنی ، دروغ رو باور میکنی.بعضی مواقع میشه که واقعا باورت میشه که میتونی پرواز کنی.اما همون موقست که شبهای تنهاییت شروع میشن.وقتی عاشق کسی هستی، میتونی این حسو در اعماقت احساس کنی و هیچ چیز نمیتونه نظرت رو نسبت به عشقت تغییر بده.وقتی کسی رو میخوای ، وقتی بکسی نیاز داری وقتی عاشق کسی هستی بخاطرش حاضری خودتو قربونی کنی هرچی که تا بحال بدست آوردی رو بخاطرش ببخشی و حتی بخاطرش دو دل هم نباشی و بخاطرش همه چیزت رو ریسک میکنی ، هرچی پیش آید خوش آید
------------------------------------------------------                                                       
بي تو اينجا نا تمام افتاده ام پخته اي بودم که خام افتاده ام گفته بودي تا که عاقلتر شوم آه ، ميخواهي مگر کافر شوم من سري دارم که ميخواهد کمند حالتي دارم که محتاجم به بند کاشکي در گردنم زنجير بود کاشکي دست تو دامنگيربود عقل ما سرمايه دردسر است من جهان را زير وبالا کرده ام عشق خود را در تو پيدا کرده ام من دگر از هر چه جز دل خسته ام عهد ياري با دل دل بسته ام بر لب تو خنده مجنوني ام خنده تو رنگي از دلخونيم
-------------------------------------------------------
عشق رازي است مقدس براي کسانيکه عاشقند،عشق براي هميشه بي‌کلام ميماند؛اما براي کساني که عشق نمي ورزند،‌عشق شوخي بيرحمانه‌اي بيش نيست
-------------------------------------------------------
هرگاه دفتر محبت را ورق زدي،هرگاه زير پايت خش ‌خش برگها را احساس كردي،هرگاه در ميان ستارگان آسمان تك ستاره خاموش ديدي، براي يك بار در گوشه‌اي از ذهن خود نه به زبان بلكه از ته قلب خود بگو: يادت بخير
------------------------------------------------------
در این راه طولانی که ما بی خبریم و چون باد میگذرد، بگذار خرده اختلافهایمان باهم باقی بماند،خواهش می کنم!مخواه که یکی شویم،مطلقا یکی.
مخواه که هرچه تو دوست داری من همان را و به همان شدت دوست داشته باشم و هرچه من دوست دارم به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز.
مخواه که هردو یک آواز را بپسندیم،یک ساز را ،یک کتاب را،یک معلم را،یک رنگ را و یک شیوه ی نگاه کردن را.مخواه که انتخابمان یکی باشد،سلیقه مان یکی و خیالمان یکی.
همسفر بودن و هم هدف بودن ابدا به معنای شبیه بودن و شبیه شدن نیست.زندگی را تفاوت نظرهای ما میسازد وپیش میبرد نه شباهتهایمان،نه از میان رفتن و محوشدن یکی در دیگری.عزیز من:
اگر زاویه دیدمان متفاوت است بگذار متفاوت بماند.بگذار فرق داشته باشیم.بخواه که در عین یکی بودن یکی نباشیم.بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید.پس نازنینم بیا تصمیم بگیریم که هرگز عین هم نشویم.بیا تصمیم بگیریم که حرکتمان،رفتارمان،حرف زدنمان و سلیقه مان کاملا یکی نشود و فرصت بدهیم که اختلافهایمان باقی بماند و هرگز اختلاف نظرمان را وسیله ی تهاجم قرار ندهیم.عزیز من بیا متفاوت بمانیم.....با تشکر.....علیرضا

۴ نظر:

نیلوفر گفت...

سلام مثل همیشه بی نظیر نوشتی فداتشم

titu گفت...

سلام بشما نیلوفر خانم.خوشحالم خوشتون اومده.تشکر از شما.موفق و سربلند باشید

ناشناس گفت...

سلام آقاعلیرضا
ممنون ار نوشته های فوق العاده تون داستان زندگیتون رو هم خوندم امیدوارم از این به بعد زندگی روی خوبش رو به شما نشون بده .
ممنون از اینکه تجربیاتتون رو در اختیار خواننده ها گذاشتید.
آقا علیرضا میدونید امشب شب آرزوهاست (شب لیله الرغایب)امشب خداهمه آرزوهامون رو برآورده میکنه (انشاالله برآورده به خیر بشه)با تمام وجود بهترین آرزوهام رو امشب بعد از آقا امام زمان (عج)تقدیم به شما و امیر محمد می کنم وآرزو میکنم خدا شما رو برای هم نگه داره و خوشبخت باشید.
آقا علیرضا ایکاش در مورد امشب توی وبتون می نوشتید تا همه خواننده ها امشب رو به فکر همدیگه و یاد دوستان آرزو کنن بیایید امشب آرزو کنیم خدا بهمون کمک کنه که دلی رو نشکنیم مخصوصا دل عزیزانی که به ما وابسته هستن بیایید دعا کنیم آدمها برای دل ارزش قائل بشن دل حرمت داره نباید بشکنه که اگه بشکنه سر هم کردنش راحت نیست .
یه چیز دیگه ولی به امشب مربوط نیست در مورد حرفهای عاشقانه قسمت 56 . درمورد قسمت آخرش چقدرخوبه به حرفهایی که میزنیم خودمون اعتقاد داشته باشیم و بهشون عمل کنیم فقط شعار نباشه ما هم برای دیگران ارزش قائل بشیم برای خانوادهاشون نظراتشون و همه چیزهای دیگه نخواهیم از دیگران که مطابق سلیقه ما رفتار کنن .
و اینکه اگه کسی رو پیدا می کنیم که توی این دنیایی وانفسا که همه دنبال منافع خودشونن و برای مال دنیا جون میدن اون مارو فقط وفقط به خاطر خودمون میخواهد و شرایط ما حالا هرچی که هست توی انتخابش تاثیر نداره قدرش رو بدونیم قدر زمانی که شاید دیگران به خاطر شرایط موجود اصلا نخوان فکر کنن اون آدم شاید داره از خیلی چیزها میگذره خیلی چیزهایی که هرگز تاکید می کنم هرگز نتونه دوباره بدستشون بیاره
باز هم ممنون موفق باشید

titu گفت...

سلام بشما دوست عزیز.تشکر از شما.منهم امیدوارم شما دوست عزیز هر آرزویی دارید برآورده بشه.شکستن دل رسم زمونه است.انسانها اگر خودشونهم مقصر نباشند اطرافیان و عوامل دیگه ای در این کار نقش زیادی دارن.اونم راه داره و اینه که به هیچکس اجازه ندید برای آینده شما تصمیم بگیرند.احترام گذاشتن به بزرگترها از وظایف ماست.اما بارها گفتم و تاکید کردم والدین بعنوان مشاور باید باشند اما تصمیم گیرنده فقط شمایید.اگر شما به والدین خودتون اجازه بدید براتون همسر انتخاب کنن و حتی برای نظر شما هیچ ارزشی قائل نباشن درست عین زمان قدیم که پسر و دختر همدیگه رو در حجله برای اولین بار ملاقات میکردند نباید از طرف مقابلتون هیچ توقعی داشته باشید.چون شماهم برای خودتون ارزشی قائل نشدید چه برسه به عشقتون.گذشت در زندگی خیلی خوبه اما باید بخاطر داشته باشید که حتما این گذشت دوطرفه هست.یکطرفه فایده نداره و اگر شما زیاد گذشت کردید درمورد طرف مقابلتون و از دید شما ایشون این گذشتها رو ندیده بهترین راه اینه ازش بگذری.همیشه یادتون باشه وقتی انسان کار مثبتی میکنه نباید هیچ زمان منتی بذاره حتی بیان کردن اون کار مثبت نوعی منت گذاشتنه.امیدوارم باهرکس ازدواج کردید و یا تصمیم ازدواج دارید خوشبخت باشید.ممنونم از شما دوست عزیز.موفق و سربلند باشید