۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

مشخصات كلي متولدين تير

مشخصات كلي متولدين تيرماه: خيلي حسّاس ، سريع الانتقال ، رويايي ، عاشق خانه و خانواده ، منزوي ، عاشق مهتاب ، عاشق فرزند ، علاقه مند به كشاورزي ، گاهي آرام و گاهي طوفاني ، خجالتي ، بسيار با سليقه و شيك پوش ، پشتيبان اقوام ، داراي قويترين احساسات ، بهترين آشپز ، علاقه زياد به گل ، داراي حس پدرانه يا مادرانه ، با وفا ، رفيق باز ، صرفه جو و اقتصادي ، محتاج به كمك ديگران ، پر محبّت ، مطيع همسر ، تا حدودي خسيس ، متنفّر از انتقاد ، با هوش ، اهل قهر و آشتي ، در آشتي پيشقدم نمي شود ، همسري با وفا ، غمگين در روزهاي ابري ، گاهي خوب و گاهي بد ، خيالاتي ، عاشق عتيقه و اشياء كهنه ، اهل تدارك و آذوقه ، ماديّگرا و پول پرست ، رك گو ، خودخواه ومغرور ، تا حدودي سطحي نگر ، صبور و آرام ، حافظ اسرار ، علاقه زياد به مادر ، عاشق تعريف و تمجيد ، مهمان نواز عالي . خيلي ظريف ، شكيبا ، صميمي ، محافظه كار ، اهل ريسك نيست ، ميهن پرست ، انتقامجو ، وسواسي ، رئوف و مهربان . مرد متولد تير اخمو، بچه مسلك، تودار، همبازي بچه‌ها، كمي بخيل و پول دوست، او بدون شك استاد است و مي‌تواند طولاني‌ترين مطالب را در كوتاهترين جملات بيان كند. حواسش هرگز پرت نمي‌شود و از پرچانگي بيزار است. اگر قلبش جريحه دار شود فورا به لاك خويش فرو مي‌رود. هيچ مردي به اندازه او زنش را دوست ندارد. زن متولد تير با وفا، نجيب، گاهي اوقات خسيس، در آشپزي قابل، در شبهاي مهتابي عاشق، در دوران مادري يك زن كم‌نظير، از انتقاد نفرت دارد، اگر مورد تمسخر قرار گيرد به شدت آزرده خاطر مي‌گردد و تاب تحمل طرد شدن را ندارد. صبر و از خودگذشتگي او براي كسانيكه دوستشان دارد حد و مرزي ندارد.....با تشکر......علیرضا

۸ نظر:

ناشناس گفت...

سلام نتونستم به مادرم بگم اونم گیر داده که بگو اما من نمیتونم بگم چه کار کنم دارم دیونه میشم(از طرف دوست مهدی)

titu گفت...

سلام بشما.عرض کردم دیروز خدمتتون باید شما ترس رو کنار بذارین و به مادر گرامیتون سربسته جریان رو بگید شما که تلاشتون رو کردید و استارت اولیه رو زدید و الان مادرتون آمادگی شنیدن حرفاتونو داره پس به خدا توکل کن و قبل از گفتن 20 تا30تا نفس عمیق بکش تا اعتماد بنفست بالا بره و تمرکز داشته باشی.بعد جریانو بگو بهش.اگر صلاح دونستی بگید با من تماس بگیره تا من خلاصه و مختصر براش توضیح بدم البته نه ازطرف شما از طرف آقا مهدی که برای شما مشکلی پیش نیاد که نمیاد شما یک مقدار حساسی.اگر سوال دیگه ای داری بفرمایید؟

ناشناس گفت...

اون خودش می خواد صحبت کنه واقعا فکر میکنه این تنها راهه؟

titu گفت...

کار درستی میکنه ایشون مشخص شد حرفهای من و قبول کرده.شما خوشحال باشید از اینکه آقا مهدی این تصمیم رو گرفته فقط آدرس وبلاگ منو بدید بهش تا مطالب از ازدواج با عشق تا جدایی با نفرت رو مخصوصا قسمت 18 که در مورد راه دادن پیشنهاد ازدواجه رو بخونن و بعدا خدمت خانواده محترم شما برسن.مطمئن باشید این تنها راه شماست.باید والدین شما در جریان باشن تا شما موفق بشید.من در خدمتم هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم براتون حتی حاضرم بیام اونجا

ناشناس گفت...

سلام به خانوادم گفتم اما انهاحتی اجازه نمیدن بیادخونمون وحتی حاضر نیستند اون رو ببینند چه کار کنم؟

titu گفت...

سلام بشما.علت اجازه ندادنشون چیه.حرفشون و نظرشون چیه خانم.تا ندونم نمیتونم راهشو بگم.برای مخالفت در هر کاری دلیلی وجود داره.شما دلیلشو بگید منم راه حلشو میگم بشما.اگه مشکلی هست زنگ بزنید تا بگم بهتون.مرسی از شما

ناشناس گفت...

سلام شرمنده که اینقدرمزاحم میشم دلیل مخالفت خانوادم به خاطر خواهر بزرگتراز خودم هست (متشکرم که وقت خودتون رو برای من می گذارید)

titu گفت...

سلام بشما.خواهش میکنم وظیفه است.متاسفانه این مشکل در خیلی از ازدواجها دیده میشه و ناشی از تفکر اشتباه والدینه.بازم هم تنها راه شما اینه که با خانواده محترمتون صحبت کنید و قانعشون کنید و راه درست رو نشونشون بدید.فرض رو بر این میگیریم خواهر شما تا چندسال آینده نخواستن ازدواج کنن به هر دلیلی مثل ادامه تحصیل و... آیا شماهم باید منتظر ایشون بمونید؟از دید دیگه به قضیه نگاه کنیم میشه گفت شایدم این بهونه ای برای مخالفتشون با ازدواج شما باشه.بازهم راهش فقط صحبته.شما میتونید با صحبتکردن با مادر مهربونتون اونو قانع کنید که دارن اشتباه میکنن اما یادتون باشه با آرامش صحبت کنید نه جنگ و دعوا و تهدید.از قدیم گفتن با زبون خوش مار هم از لولنش میاد بیرون.از جمله های احساسی استفاده کنید برای بیان حرفتون مثل مامان جون الهی فداتشم...خودتو جای من بزار فکرکن بابا اومده خواستگاریت و...فقط خودتونو کنترل کنین و عصبانی نشید.بازهم سوالی بود درخدمتم.مرسی از شما