۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

حرفها و درد دلهای عاشقانه قسمت سی و دوم

×× میدونین چرا حلقه ازدواج جاش توی انگشت چهارمتونه ××
1- اول کف دو دستتون رو روبروی هم قرار بدین و دو انگشت میانی دستهای چپ و راستتون رو پشت به پشت هم بچسبونین.
2- چهار تا انگشت بقیه رو از نوکشون به هم وصل کنین.
3- به این ترتیب همه پنج تا انگشت به قرینه شون در دست دیگه وصل هستن.
4- سعی کنین انگشتهای شصت رو از هم جدا کنین.انگشت شصت نشونه ی والدینه.انگشتهای شصت میتونن ازهم جدا بشن چون تممم انسانها یه روزی میمیرن.به این صورت والدین ما روزی ما رو ترک خواهند کرد.
5- لطفا مجددا انگشتهای شصت رو به هم وصل کنین.حالا سعی کنین انگشتهای دوم رو از هم جداش کنین.انگشت دوم (انگشت اشاره ) نشونه ی خواهر و برادر هستن.اونها هم برای خودشون همسر و فرزندان دارن.این هم دلیلیه که اونها ما را ترک کنن.
6- حالا انگشتهای اشاره رو روی هم بذارین و انگشتهای کوچیک رو از هم جدا کنین.انگشت کوچیک نشونه ی فرزند شماست.دیر یا زود اونها هم ما رو ترک میکنن تا دنبال زندگی خودشون برن.
7- انگشتهای کوچیک رو هم  روی هم بذارین.سعی کنین انگشتهای چهارم (همونها که توش حلقه ازدواج رو قرار میدیم) رو از هم باز کنین.حتما تعجب کردین که می بینین به هیچ عنوان نمیتونین اونها رو از هم باز کنین.به این دلیله که اونها نشونه ی زن و شوهرهای عاشق هستن که برای تموم عمرشون باهم میمونن.عشقهای واقعی همیشه و همه جا به هم وصل باقی میمونن.
به امید خوشبختی و متصل بودن همه عاشقهای دنیا مثل انگشت چهارمشون..........با تشکر.....علیرضا

۴ نظر:

شبنم و دوستاش گفت...

سلام علیرضا جونم خوبی عزیزم بازم از اون مطلبهای باحال نوشتی.مرسی فداتشم شبنم و دوستاش

titu گفت...

سلام بشما شبنم خانم و دوستهای خوبتون.مرسی از نظر لطفیکه بمن دارید.به دوستاتون سلام برسونید و امیدوارم همگیتون در ادامه تحصیلتون در دانشگاه موفق باشید.پیروز و سربلند باشید

ترانه گفت...

مرسی داداشی خوشمان آمد

titu گفت...

خواهش میکنم آبجی کوچیکه مرسسسسسسسسسسسی