×× هدف از ازدواج و تشکیل خانواده چیه ؟××
متاسفانه %۸۰ ازدواجها بخاطر فکر اشتباه و غلط و خودخواهانه صورت میگیره .موارد زیر نمونه ای از این اشتباهاته:
۱- فشار اطرافیان:
تـاثیراتی که دوستان،خانواده،جـامعه و حتی عقیدهای شما باعث اون میشه.مثلا:تو باید در یه رابطه با جنس مخالف خودت باشی و یا حتما ازدواج کنی، اگه رابــطه نداشته باشی و یا ازدواج نکنی حتما در آینده دچار مشکل میشی.در جامعه فـشار زیادی به افراد مجرد میاد.هر فردی مختاره مجرد بمونه و یا ازدواج کنه.
۲- فراراز تنهایی و افسردگی:
خیلی از افراد تنها به این خاطر که تنها هستن یا از تنها موندن میترسن و یا نا امیدن تن به ازدواج میدن.اونها فکر میکنن که ازدواج مشکلشون رو رفع میکنه. اما در این شرایط معمولا فرد نمیتونه درست انتخاب کنه و احتمال اینکه فرد با شخص نامناسبی ازدواج کنه زیاده.یه انسان ناامید و تنها بعد از ازدواج هم تنهاست.بعضی افراد به قدری از لحاظ عاطفی دچار کمبود هستن که امیدی به یه ازدواج موفق با هیچکسی رو ندارن.اینجور افراد دچار روابط غم انگیزی میشن.
۳- عطش جنسی:
بعضی افراد اونقدر غرق در غریضه جنسی خودشون هستن که بجز روابط جنسی به چیزی دیگه ای فکر نمیکنن.اونها رابطه جنسی رو به یه رابطه صمیمانه و دراز مدت ترجیح میدن. اینجور افراد تنها دنبال یه همخواب هستن نه همسرخوب.اینجور ازدواجها هم بعد از مدتی به سردی کشیده میشه و ازهم میپاشه.این انگیزه معمولا در مردها دیده میشه و تعدادش هم کم نیست.
۴- فرارکردن از واقعیت زندگی:
خیلی از افراد ازدواج میکنن نه به این خاطر که شخص مناسبی رو برای ازدواج پیدا کردن،بلکه با اینکار راهی برای فرار کردن از مشکلات و واقعیت زندگی خودشون پیدا کرده باشن.زندگی اینجور افراد خالی از شور و شوق و هدفه.بجای اینکه راه حل رو برای مشکلشون پیداکن ازدواج میکنن و فکر میکنن با اومدن فرد دیگه ای در زندگیشون، زندگی اونها از یکنواختی و کسالت بیرون خواهد آمد.
۵- فرار کردن از رشد:
اینجور افراد تنها به این منظور ازدواج میکنن که فرد دیگه ای مسئولیت مراقبت ازشون رو به عهده بگیره.اینجور افراد معمولا از لحاظ عاطفی به شریک خودشون وابسته میشن.اینگونه ازدواجها در موردهای زیر بیشتر دیده میشه:
• ازدواجهاییکه اختلاف سنی زیادی بین دو نفر وجود داره.
• در ازدواجهاییکه اختلاف زیادی در توان مالی و یا موقعیت شغلی دو نفر وجود داره.
• ازدواجهاییکه اختلافهای محسوسی در روش زندگی دو نفر وجود داره.
۶- احساس گناه:
بعضی افراد که قبل از ازدواج با شخصی رابطه دراز مدتی داشته تن به ازدواج با اون شخص میده به این خاطرکه از ترک کردن شریک خودش میترسه که اگه ترکش کنه چی به سر شریکش میاد.احساس گناه میکنه چونکه فکر میکنه اونطوری که باید و شاید رفتار پسندیده ای نسبت به شریک خودش نداشته و لطفهایی که شریکش در حقش کرده رو جبران نکرده.وقتیکه فرد از روی احساس گناه و عذاب وجدان و نه از روی عشق واقعی تن به ازدواج با شخص دیگه ای رو میده نتیجه ای بجز نابودی هر دوشون در پی نداره.
۷- پر کردن خلاء احساسی و معنوی:
اینجور افراد دارای حس پوچ بودن و بی ارزش بودن دارن ومیخوان توسط فرد دیگه ای خلاء وجودی خودشون رو به شکلی پر کنن اما باید بدونن که هر چقدرهم که فرد مقابلشون اونها رو دوست داشته باشه نمیتونه به پر کردن خلاءهای زندگیش کمکی کنه.
۸- موقعیت اجتماعی:
جامعه به افراد مجرد به چشم یه انسان متهم نگاه میکنه.این جمله رو روی درب ورودی خیلی از رستورانها و...زیاد دیدین ”ورود افراد مجرد ممنوع” و یا خیلی از موسسها و ادارها افراد مجرد رو استخدام نمیکنن.بنابراین ازدواج انگیزه ای میشه برای جونها تا در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرن.
۹- تامین مخارج زندگی:
اینگونه ازدواجها در خانمها بیشتر به چشم میخورده که به منظور تامین نیازهاشون با مرد پولداری تن به ازدواج میدن.
۱۰- اعتماد بنفس پایین:
خیلی افراد با اولین شخصی که بهشون پیشنهاد ازدواج میده قبول میکنن وازدواج میکنن.اینجور افراد به علت اعتماد بنفس پایینشون فکر میکنن کسی دوستشون نداره و یا ارزش، زیبایی و هنر کافی در خودشون سراغ ندارن که کسی رو شیفته خودشون کنن.اونها از ترس اینکه نکنه شخص دیگه ای اونها رو نپسنده و شاید این آخرین فرصتی باشه که توی زندگی براشون پیدا شده،با عجله تن به ازدواج میدن.(مثل بعضی از دخترخانمهایی که خیلی زود ازدواج میکنن)
۱۱- گرفتن تابعیت کشور دیگه:
اینجور افراد برای گرفتن تابعیت کشور خاصی تن به ازدواج میدن که یک ازدواج مصلحتیه.
۱۲- ارزش قائل نشدن برای ارزش خودش:
اینجور طرز فکر در خانمها به چشم میخوره. اینجور زنها و یا دخترها فکر میکنن که وظیفه یه مرد تامین خرج زندگی و وظیفه یه زن تنها برآورده کردن نیازهای جنسی مرد است.اونها ارزش زن رو در سطح یک همخواب میدونن. یکی از علتهایی که دخترهای جوان با مردهای مسن ازدواج میکنن همینه.بنابراین عجله نکنین و با چشمی باز شریک زندگی خودتون رو انتخاب کنین.با آرزوی خوشبختی برای همه زوجهای دنیا........با تشکر........علیرضا
متاسفانه %۸۰ ازدواجها بخاطر فکر اشتباه و غلط و خودخواهانه صورت میگیره .موارد زیر نمونه ای از این اشتباهاته:
۱- فشار اطرافیان:
تـاثیراتی که دوستان،خانواده،جـامعه و حتی عقیدهای شما باعث اون میشه.مثلا:تو باید در یه رابطه با جنس مخالف خودت باشی و یا حتما ازدواج کنی، اگه رابــطه نداشته باشی و یا ازدواج نکنی حتما در آینده دچار مشکل میشی.در جامعه فـشار زیادی به افراد مجرد میاد.هر فردی مختاره مجرد بمونه و یا ازدواج کنه.
۲- فراراز تنهایی و افسردگی:
خیلی از افراد تنها به این خاطر که تنها هستن یا از تنها موندن میترسن و یا نا امیدن تن به ازدواج میدن.اونها فکر میکنن که ازدواج مشکلشون رو رفع میکنه. اما در این شرایط معمولا فرد نمیتونه درست انتخاب کنه و احتمال اینکه فرد با شخص نامناسبی ازدواج کنه زیاده.یه انسان ناامید و تنها بعد از ازدواج هم تنهاست.بعضی افراد به قدری از لحاظ عاطفی دچار کمبود هستن که امیدی به یه ازدواج موفق با هیچکسی رو ندارن.اینجور افراد دچار روابط غم انگیزی میشن.
۳- عطش جنسی:
بعضی افراد اونقدر غرق در غریضه جنسی خودشون هستن که بجز روابط جنسی به چیزی دیگه ای فکر نمیکنن.اونها رابطه جنسی رو به یه رابطه صمیمانه و دراز مدت ترجیح میدن. اینجور افراد تنها دنبال یه همخواب هستن نه همسرخوب.اینجور ازدواجها هم بعد از مدتی به سردی کشیده میشه و ازهم میپاشه.این انگیزه معمولا در مردها دیده میشه و تعدادش هم کم نیست.
۴- فرارکردن از واقعیت زندگی:
خیلی از افراد ازدواج میکنن نه به این خاطر که شخص مناسبی رو برای ازدواج پیدا کردن،بلکه با اینکار راهی برای فرار کردن از مشکلات و واقعیت زندگی خودشون پیدا کرده باشن.زندگی اینجور افراد خالی از شور و شوق و هدفه.بجای اینکه راه حل رو برای مشکلشون پیداکن ازدواج میکنن و فکر میکنن با اومدن فرد دیگه ای در زندگیشون، زندگی اونها از یکنواختی و کسالت بیرون خواهد آمد.
۵- فرار کردن از رشد:
اینجور افراد تنها به این منظور ازدواج میکنن که فرد دیگه ای مسئولیت مراقبت ازشون رو به عهده بگیره.اینجور افراد معمولا از لحاظ عاطفی به شریک خودشون وابسته میشن.اینگونه ازدواجها در موردهای زیر بیشتر دیده میشه:
• ازدواجهاییکه اختلاف سنی زیادی بین دو نفر وجود داره.
• در ازدواجهاییکه اختلاف زیادی در توان مالی و یا موقعیت شغلی دو نفر وجود داره.
• ازدواجهاییکه اختلافهای محسوسی در روش زندگی دو نفر وجود داره.
۶- احساس گناه:
بعضی افراد که قبل از ازدواج با شخصی رابطه دراز مدتی داشته تن به ازدواج با اون شخص میده به این خاطرکه از ترک کردن شریک خودش میترسه که اگه ترکش کنه چی به سر شریکش میاد.احساس گناه میکنه چونکه فکر میکنه اونطوری که باید و شاید رفتار پسندیده ای نسبت به شریک خودش نداشته و لطفهایی که شریکش در حقش کرده رو جبران نکرده.وقتیکه فرد از روی احساس گناه و عذاب وجدان و نه از روی عشق واقعی تن به ازدواج با شخص دیگه ای رو میده نتیجه ای بجز نابودی هر دوشون در پی نداره.
۷- پر کردن خلاء احساسی و معنوی:
اینجور افراد دارای حس پوچ بودن و بی ارزش بودن دارن ومیخوان توسط فرد دیگه ای خلاء وجودی خودشون رو به شکلی پر کنن اما باید بدونن که هر چقدرهم که فرد مقابلشون اونها رو دوست داشته باشه نمیتونه به پر کردن خلاءهای زندگیش کمکی کنه.
۸- موقعیت اجتماعی:
جامعه به افراد مجرد به چشم یه انسان متهم نگاه میکنه.این جمله رو روی درب ورودی خیلی از رستورانها و...زیاد دیدین ”ورود افراد مجرد ممنوع” و یا خیلی از موسسها و ادارها افراد مجرد رو استخدام نمیکنن.بنابراین ازدواج انگیزه ای میشه برای جونها تا در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرن.
۹- تامین مخارج زندگی:
اینگونه ازدواجها در خانمها بیشتر به چشم میخورده که به منظور تامین نیازهاشون با مرد پولداری تن به ازدواج میدن.
۱۰- اعتماد بنفس پایین:
خیلی افراد با اولین شخصی که بهشون پیشنهاد ازدواج میده قبول میکنن وازدواج میکنن.اینجور افراد به علت اعتماد بنفس پایینشون فکر میکنن کسی دوستشون نداره و یا ارزش، زیبایی و هنر کافی در خودشون سراغ ندارن که کسی رو شیفته خودشون کنن.اونها از ترس اینکه نکنه شخص دیگه ای اونها رو نپسنده و شاید این آخرین فرصتی باشه که توی زندگی براشون پیدا شده،با عجله تن به ازدواج میدن.(مثل بعضی از دخترخانمهایی که خیلی زود ازدواج میکنن)
۱۱- گرفتن تابعیت کشور دیگه:
اینجور افراد برای گرفتن تابعیت کشور خاصی تن به ازدواج میدن که یک ازدواج مصلحتیه.
۱۲- ارزش قائل نشدن برای ارزش خودش:
اینجور طرز فکر در خانمها به چشم میخوره. اینجور زنها و یا دخترها فکر میکنن که وظیفه یه مرد تامین خرج زندگی و وظیفه یه زن تنها برآورده کردن نیازهای جنسی مرد است.اونها ارزش زن رو در سطح یک همخواب میدونن. یکی از علتهایی که دخترهای جوان با مردهای مسن ازدواج میکنن همینه.بنابراین عجله نکنین و با چشمی باز شریک زندگی خودتون رو انتخاب کنین.با آرزوی خوشبختی برای همه زوجهای دنیا........با تشکر........علیرضا
۲ نظر:
سلام داداشی ممنون از نوشته هاتون یه سوال من بین دوستام که ازدواج کردن زیاد دیدم که پسر وقتی میره خواستگاری اون شب یه حرفهایی میزنه بعد از ازدواج میزنه زیرش بعد وقتی خانومش بهش یاد آوری میکنه که قبلا چه حرفهایی میزدی میگه بی خیال اون موقع دستم زیر سنگ بود الان هم اصلا یادم نمیاد چی گفتم چه برسه به اینکه بخوام بهشون عمل کنم. حالا ما چه جوری بفهمم کسی که میاد خواستگاری و حرفهایی رو میزنه بعدا بهشون عمل میکنه یا نه باتشکر آبجی کوچیکه
سلام آبجی کوچیکه.خواهش میکنم.اگه ازدوج دوستاتون جزو این مواردی بود که نوشتم که خوب جوابش مشخصه.اما اگه غیر از این موارد است باید دید آیا خانواده عروس خانم هم موقع خواستگاری سنگ جلوی پای آقا داماد انداختن یا نه؟امکان داره این رفتار برگرده به رفتار خانواده عروس خانم.اگر خانواده عروس خانم ایراد بیخودی نگیرن و سنگ جلوی پای آقا داماد نندازن و به این فکر کنن که دخترشون یک عمر میخواد با این آقا زندگی کنه و بقول معروف دخترشون زیر دست داماده شاید این مشکلات پیش نیاد.متاسفانه تعداد زیادی از آقایون تلافی میکنن که کار درستی نیست اما چاره ای هم نیست چون اخلاقشون اینه.اما در کل عرض کنم خدمت شما اینکار اشتباهه و از مردونگی به دور است.شما قبل از ازدواج از رفتارها و قولهای آقا که به شما میده.میتونید بفهمید در آینده ایشون خوش قوله و یا مانند موردی که گفتید بد قوله.مرسی از شما آبجی کوچیکه
ارسال یک نظر